13. نقش وصیتنامه در تقسیم ارث: شرایط قانونی و اثرات آن
وصیتنامه یکی از ابزارهای قانونی است که افراد میتوانند از طریق آن، نحوه تقسیم اموال و داراییهای خود را بعد از مرگ تعیین کنند. در بسیاری از مواقع، افراد بهمنظور جلوگیری از مشکلات و اختلافات میان وراث یا تنظیم شرایط خاص برای توزیع اموال، اقدام به نوشتن وصیتنامه میکنند. این ابزار نهتنها باعث تسهیل در تقسیم ارث میشود، بلکه در برخی شرایط میتواند بر نحوه و مقدار سهمالارث وراث تأثیرگذار باشد. در این بخش، به بررسی نقش وصیتنامه در فرآیند تقسیم ارث، شرایط قانونی آن و اثرات آن بر نحوه تقسیم اموال خواهیم پرداخت.
1. مفهوم وصیتنامه و انواع آن
وصیتنامه در واقع یک دستور قانونی است که افراد پس از مرگ خود بهمنظور تعیین نحوه تقسیم داراییهایشان در آن بیان میکنند. این وصیتنامه میتواند شامل تقسیم اموال، تعیین ولیعهد، یا حتی اختصاص اموال به افراد خاص یا موسسات خیریه باشد. در حقوق ایران، وصیتنامه به دو نوع کلی تقسیم میشود:
الف) وصیتنامه رسمی
وصیتنامه رسمی به وصیتنامهای اطلاق میشود که در دفترخانههای اسناد رسمی تنظیم و ثبت میشود. این نوع وصیتنامه معمولاً از نظر قانونی معتبرتر است، زیرا در آن تمام شرایط قانونی بهطور رسمی رعایت میشود. افراد در این نوع وصیتنامه میتوانند اموال خود را بهطور دقیق و واضح توزیع کنند.
ب) وصیتنامه دستنویس
وصیتنامه دستنویس یا خودنوشت، نوعی وصیتنامه است که فرد آن را بهطور شخصی و بدون حضور مقامات رسمی مینویسد. این وصیتنامه باید بهطور کامل به دست نویسنده تنظیم شود و در آن به وضوح خواستههای فرد برای تقسیم ارث و داراییهایش بیان گردد. این نوع وصیتنامه ممکن است در برخی مواقع با مشکلات قانونی مواجه شود، زیرا از نظر اثبات اصالت آن نیاز به شهادت شهود یا تایید مراجع قضائی دارد.
2. شرایط قانونی وصیتنامه در ایران
در حقوق ایران، برخی شرایط برای معتبر بودن وصیتنامه وجود دارد که باید رعایت شود. این شرایط بهطور مشخص در قانون مدنی ایران آمده است:
الف) اهلیت وصیتکننده
وصیتکننده باید دارای اهلیت قانونی برای نوشتن وصیتنامه باشد. بهعبارت دیگر، او باید بالغ، عاقل و قادر به انجام این عمل قانونی باشد. اگر شخصی که وصیتنامه نوشته است از نظر روانی یا جسمی دچار ناتوانی باشد، وصیتنامه او معتبر نخواهد بود.
ب) صحت وصیت
وصیتنامه باید بهطور صحیح و مطابق با قوانین تنظیم شود. این به معنی آن است که در هنگام تنظیم وصیتنامه، باید به اصول قانونی مانند حضور شاهد و امضاء صحیح توجه شود.
ج) عدم مغایرت با قوانین شرعی و قانونی
وصیتنامه نباید با قوانین شرعی و قانونی مغایرت داشته باشد. بهطور خاص، بر اساس قوانین اسلامی، افراد نمیتوانند بیش از یکسوم از دارایی خود را بهطور آزادانه وصیت کنند، مگر در شرایط خاص که با اجازه وراث و توافق قانونی همراه باشد. این محدودیت برای جلوگیری از ضرر و زیان به وراث و حقوق قانونی آنهاست.
د) حضور شاهدان
در وصیتنامههای دستنویس و غیررسمی، نیاز به حضور شاهدان برای تأیید صحت وصیتنامه وجود دارد. این شاهدان باید از اهلیت قانونی برخوردار باشند و بتوانند صحت وصیتنامه را در آینده اثبات کنند. در صورتی که شاهدان نتوانند اثبات کنند که وصیتنامه بهدرستی تنظیم شده است، امکان چالش در اعتبار وصیتنامه وجود خواهد داشت.
3. اثرات وصیتنامه بر تقسیم ارث
وصیتنامه میتواند بهطور مستقیم بر فرآیند تقسیم ارث و داراییهای فرد پس از مرگ تأثیر بگذارد. این تأثیرات میتواند در دو زمینه مختلف بررسی شود:
الف) توزیع داراییها خارج از سهمالارث قانونی
اگر وصیتنامه در چارچوب قوانین اسلامی و مدنی تنظیم شده باشد، وصیتکننده میتواند بخشی از اموال خود را به افراد خاصی اختصاص دهد. اما در صورتی که فرد بخواهد بیش از یکسوم از دارایی خود را به شخص یا اشخاصی وصیت کند، باید رضایت تمامی وراث را جلب کند. در غیر این صورت، وصیت در خصوص بیشتر از یکسوم داراییها معتبر نخواهد بود. بهعنوان مثال، اگر فردی بخواهد اموالی بیشتر از یکسوم از داراییهای خود را به یک فرد غیر از وراث بدهد، باید تمامی وراث موافقت کنند.
ب) ایجاد مشکلات و اختلافات میان وراث
در برخی مواقع، وصیتنامه میتواند منجر به اختلافات میان وراث شود. بهویژه در شرایطی که وصیتنامه خلاف انتظار وراث باشد یا سهم وراث را تغییر دهد. این اختلافات ممکن است به دادگاه کشیده شود و ممکن است نیاز به بررسی صحت وصیتنامه و دلایل قانونی آن داشته باشد.
ج) اثر وصیتنامه در صورت عدم وجود وراث قانونی
در صورتی که فرد وصیتنامهای تنظیم کند و هیچگونه وراث قانونی نداشته باشد، طبق وصیتنامه او داراییها به اشخاص یا موسسات خیریه که در آن ذکر شده است، تعلق خواهد گرفت. در این شرایط، وصیتنامه بهعنوان تنها راه قانونی برای توزیع داراییها به کار گرفته میشود.
4. وصیتنامه در مورد اموال غیرنقدی
اگر متوفی دارای اموال غیرنقدی مانند املاک، زمینها، سهام، یا اشیاء قیمتی باشد، در وصیتنامه باید نحوه تقسیم این اموال بهطور دقیق بیان شود. این نوع اموال بهطور معمول در وصیتنامهها بهصورت دقیق و با جزئیات مشخص میشوند تا هیچگونه اختلافی در مورد توزیع آنها میان وراث بهوجود نیاید.
5. نحوه ثبت وصیتنامه و مشکلات قانونی
یکی از مسائل مهم در ارتباط با وصیتنامهها، نحوه ثبت و نگهداری آنهاست. وصیتنامههای رسمی که در دفاتر اسناد رسمی ثبت میشوند، از امنیت قانونی بیشتری برخوردارند و در صورت بروز اختلافات، اعتبار آنها بهراحتی ثابت خواهد شد. اما وصیتنامههای دستنویس باید در شرایط خاص نگهداری شوند و در صورتی که بهطور صحیح تنظیم و نگهداری نشوند، احتمال بروز مشکلات قانونی وجود دارد.
6. نتیجهگیری
وصیتنامه یکی از ابزارهای مهم در فرآیند تقسیم ارث است که میتواند از بروز مشکلات و اختلافات میان وراث جلوگیری کند و کمک کند تا اموال و داراییها طبق خواسته فرد متوفی تقسیم شوند. با این حال، برای معتبر بودن وصیتنامه و جلوگیری از مشکلات حقوقی، باید آن را مطابق با شرایط قانونی و شرعی تنظیم کرد و از مشاوره حقوقی استفاده نمود. وصیتنامهها میتوانند در مواردی که وضعیت وراث پیچیده است، نقش حیاتی ایفا کنند و تعیینکننده نحوه تقسیم ارث باشند.
14. تقسیم ارث در خصوص داراییهای غیرمنقول و اموال مشترک
در تقسیم ارث، یکی از موضوعات پیچیده و مهم، نحوه تقسیم داراییهای غیرمنقول مانند املاک و اراضی است. این اموال بهدلیل ماهیت خاص خود و ارزش بالای اقتصادی که دارند، در فرایند تقسیم ارث میتوانند چالشهایی ایجاد کنند. همچنین، در مواردی که اموال مشترک بین افراد مختلف وجود دارد، باید دقت کرد که این اموال چگونه بین وراث تقسیم شوند. در این بخش، به بررسی چگونگی تقسیم ارث در خصوص داراییهای غیرمنقول و اموال مشترک خواهیم پرداخت.
1. تقسیم ارث در خصوص املاک و داراییهای غیرمنقول
الف) ارث از املاک و اراضی
املاک و اراضی جزء داراییهای غیرمنقول هستند که در تقسیم ارث اهمیت ویژهای دارند. این اموال بهطور معمول ارزش مالی بالایی دارند و تقسیم آنها نیاز به دقت زیادی دارد. در صورتی که متوفی ملکی را از خود بهجای گذاشته باشد، سهمالارث هر یک از وراث بهطور جداگانه محاسبه خواهد شد و پس از آن باید تصمیم گرفته شود که آیا این ملک بهطور فیزیکی تقسیم خواهد شد یا از طریق فروش بهصورت نقدی.
در صورتی که ملک یا زمین قابل تقسیم نباشد (بهعنوان مثال یک خانه یا زمین کشاورزی که امکان تقسیمپذیری ندارد)، وراث باید تصمیم بگیرند که چگونه این ملک را میان خود تقسیم کنند. معمولاً در این موارد، یکی از راههای معمول، فروش ملک و تقسیم مبلغ حاصل از آن بین وراث است.
ب) تقسیم فیزیکی املاک
در برخی موارد، املاک و اراضی میتوانند بهصورت فیزیکی تقسیم شوند. بهعنوان مثال، اگر یک ملک مسکونی بزرگ وجود داشته باشد که بهراحتی قابل تقسیم باشد، وراث میتوانند تصمیم بگیرند که این ملک را بین خود تقسیم کنند. این تقسیم بندی معمولاً نیاز به توافق میان وراث دارد تا هر یک از آنها سهم خود را از ملک بهطور عادلانه دریافت کند.
ج) فروش ملک و تقسیم حاصل آن
اگر تقسیم فیزیکی ملک غیرممکن یا مشکل باشد (مثلاً در مورد ملکهایی که ارزش زیادی دارند و تقسیم آنها موجب از بین رفتن ارزش مالیشان میشود)، وراث میتوانند ملک را به فروش برسانند و حاصل فروش آن را بین خود تقسیم کنند. در این صورت، باید ارزش ملک بهطور دقیق ارزیابی شود و سپس مبلغ حاصل از فروش میان وراث تقسیم گردد.
2. اموال مشترک در تقسیم ارث
در بسیاری از موارد، ممکن است اموال مشترکی بین وراث وجود داشته باشد که برای تقسیم آنها نیاز به تدابیر خاصی است. این اموال میتوانند شامل داراییهای مشترک مانند حسابهای بانکی مشترک، وسیله نقلیه، یا هر نوع دارایی دیگری که بین افراد بهطور مشترک قرار دارد، باشند.
الف) تقسیم اموال مشترک بین وراث
اگر اموالی بین وراث مشترک باشد (مثلاً یک خانه که در آن چند نفر شریک هستند یا یک حساب بانکی مشترک)، این اموال باید بهطور دقیق بین وراث تقسیم شوند. معمولاً در چنین مواردی، وراث باید توافق کنند که چگونه سهم هر یک از آنها در این اموال مشترک تعیین شود. این تقسیم ممکن است نیاز به ارزیابی دقیق داشته باشد تا سهم هر شخص بهطور عادلانه تعیین گردد.
ب) چگونگی تقسیم اموال مشترک در صورت عدم توافق
در صورتی که وراث نتوانند بر سر تقسیم اموال مشترک به توافق برسند، میتوانند درخواست حل اختلاف از مراجع قضائی داشته باشند. در این صورت، دادگاه طبق اصول حقوقی و فنی، اموال مشترک را بین وراث تقسیم میکند. این تقسیم ممکن است شامل فروش اموال مشترک و تقسیم مبلغ حاصل از آن باشد.
3. تقسیم ارث در خصوص داراییهای مستهلکشده یا از کار افتاده
گاهی اوقات اموال غیرمنقول مانند خانهها یا ماشینها در وضعیت مستهلکشده قرار دارند یا دیگر ارزش قبلی خود را ندارند. در این صورت، تقسیم این اموال میان وراث باید با توجه به وضعیت فعلی آنها انجام شود.
الف) تقسیم اموال مستهلکشده یا از کار افتاده
در مواردی که ملک یا دارایی غیرمنقول بهطور کامل مستهلک یا از کار افتاده باشد، وراث باید تصمیم بگیرند که آیا این دارایی را نگهدارند یا آن را به فروش برسانند. اگر تصمیم به فروش گرفته شود، باید از قیمت پایینتر یا هزینه تعمیرات و نوسازی آنها بهعنوان هزینههای مربوطه کسر شود تا مبلغ حاصل از فروش بهطور عادلانه بین وراث تقسیم گردد.
ب) ارزیابی دقیق اموال مستهلکشده
در صورتی که داراییهای غیرمنقول مستهلک شده باشند، باید ارزیابی دقیقی از ارزش واقعی آنها انجام شود تا وراث بتوانند سهم خود را بهطور منصفانه دریافت کنند. برای انجام این ارزیابی، وراث میتوانند از کارشناسان رسمی دادگستری یا مشاوران املاک کمک بگیرند تا ارزش دقیق داراییها مشخص شود.
4. تقسیم ارث در خصوص حقوق مالکیت فکری و داراییهای غیرمادی
امروزه، داراییهای غیرمادی مانند حقوق مالکیت فکری، برندها، اختراعات، یا حق تألیف آثار هنری نیز بهعنوان داراییهای باارزش در تقسیم ارث مورد توجه قرار میگیرند. این نوع داراییها معمولاً از لحاظ مالی قابل ارزیابی هستند و باید در فرآیند تقسیم ارث لحاظ شوند.
الف) تقسیم حقوق مالکیت فکری
اگر متوفی صاحب حقوق مالکیت فکری باشد، مانند حق تألیف کتاب، اختراع، یا حقوق تجاری مرتبط با برند، وراث باید در خصوص نحوه تقسیم این حقوق به توافق برسند. در بیشتر موارد، این حقوق میتوانند قابل فروش باشند و مبلغ حاصل از آن بهصورت نقدی میان وراث تقسیم شود.
ب) ارزیابی حقوق مالکیت فکری
برای تقسیم حقوق مالکیت فکری، باید ارزیابی دقیقی از ارزش آنها صورت گیرد. این ارزیابی ممکن است شامل بررسی درآمد حاصل از این حقوق یا ارزش تجاری برند یا اختراع باشد. کارشناسان حقوق مالکیت فکری میتوانند در این زمینه به وراث کمک کنند.
5. مشکلات حقوقی و چالشها در تقسیم اموال غیرمنقول
تقسیم داراییهای غیرمنقول و اموال مشترک میتواند با چالشهای حقوقی زیادی همراه باشد. این مشکلات میتواند شامل اختلافات بین وراث، مشکلات در ارزیابی دقیق داراییها، یا حتی مسائل مربوط به مالکیت قانونی املاک باشد. برای حل این مشکلات، معمولاً نیاز به مشاوره حقوقی و حتی مراجعه به مراجع قضائی است.
الف) اختلافات حقوقی بین وراث
یکی از چالشهای عمده در تقسیم اموال غیرمنقول، اختلافات بین وراث است. این اختلافات میتواند بهویژه در مواردی که داراییها ارزش بالایی دارند یا تقسیم آنها دشوار است، به مشکلات قانونی منجر شود. در چنین شرایطی، ممکن است وراث مجبور به مراجعه به دادگاه شوند تا اختلافات خود را حل و فصل کنند.
ب) لزوم ارزیابی دقیق اموال
در تقسیم اموال غیرمنقول، دقت در ارزیابی اموال بسیار مهم است. عدم ارزیابی صحیح ممکن است منجر به تقسیم ناعادلانه داراییها شود. برای جلوگیری از این مشکل، وراث باید از کارشناسان معتبر برای ارزیابی داراییها کمک بگیرند.
6. نتیجهگیری
تقسیم ارث در خصوص داراییهای غیرمنقول و اموال مشترک نیازمند دقت و توجه به مسائل حقوقی خاص است. املاک و اراضی، بهویژه در صورت عدم توانایی در تقسیم فیزیکی آنها، ممکن است مشکلاتی را برای وراث ایجاد کنند. بنابراین، برای تقسیم صحیح این نوع اموال، وراث باید از مشاوره حقوقی استفاده کرده و با همکاری و توافق متقابل، تقسیم اموال را انجام دهند. همچنین، در خصوص اموال غیرمادی مانند حقوق مالکیت فکری، ارزیابی دقیق و شفافیت در تقسیم اهمیت زیادی دارد.
15. تقسیم ارث در صورتی که متوفی بدهکار باشد: قوانین و رویکردهای قانونی
در برخی از موارد، متوفی ممکن است بدهیهایی داشته باشد که باید پس از مرگ او تسویه شوند. در چنین شرایطی، ابتدا باید این بدهیها از داراییهای متوفی پرداخت شود و سپس باقیمانده داراییها میان وراث تقسیم گردد. این فرآیند نیازمند توجه دقیق به قوانین و مقررات مرتبط با ارث و بدهیهاست. در این بخش، به بررسی نحوه تقسیم ارث در صورتی که متوفی بدهکار باشد، قوانین مربوط به آن و رویکردهای قانونی مختلف خواهیم پرداخت.
1. بدهیهای متوفی و تأثیر آن بر تقسیم ارث
الف) اولویت پرداخت بدهیها
طبق قوانین مدنی ایران، در صورتی که فردی بدهکار باشد، قبل از تقسیم ارث میان وراث، ابتدا باید بدهیهای او پرداخت گردد. این بدان معنی است که تمامی بدهیهای متوفی، از جمله قروض، دیون مالی، چکهای برگشتی، قرضها و سایر تعهدات مالی، باید از اموال او تسویه شود. پس از پرداخت این بدهیها، تنها باقیمانده داراییها به وراث تعلق خواهد گرفت.
این اصول در ماده ۲۱۶ قانون مدنی ایران بهصراحت بیان شده است. طبق این ماده، اولویت پرداخت بدهیها از داراییهای متوفی بر تقسیم ارث مقدم است. بنابراین، اگر داراییهای متوفی برای پرداخت بدهیها کافی نباشد، وراث هیچ سهمی از ارث نخواهند برد تا بدهیها تسویه شوند.
ب) دلیل اولویت پرداخت بدهیها
دلایل قانونی و شرعی برای اولویت پرداخت بدهیها در قانون مدنی ایران وجود دارد. در قوانین اسلامی، دیون و بدهیهای فرد باید قبل از هرگونه انتقال داراییها به وراث تسویه گردد تا حقوق داین (طلبکار) محترم شمرده شود. همچنین، این رویکرد قانونی بهمنظور جلوگیری از تضییع حقوق طلبکاران و همچنین محافظت از عدالت در توزیع داراییها میان وراث است.
2. شناسایی بدهیها و ارزیابی آنها
الف) شناسایی بدهیهای متوفی
برای شروع فرآیند تقسیم ارث در صورتی که متوفی بدهکار باشد، ابتدا باید تمامی بدهیها شناسایی شوند. بدهیها میتوانند از انواع مختلف باشند که برخی از آنها ممکن است واضح و برخی دیگر پنهان یا در مراحل بعدی بهصورت جزئی آشکار شوند. بنابراین، وراث باید تلاش کنند تا تمامی بدهیها را شناسایی کرده و از میزان آنها آگاهی پیدا کنند.
بدهیهای متوفی ممکن است شامل موارد زیر باشد:
- قرضهای نقدی و مالی
- چکهای برگشتی یا غیرقابل وصول
- دیون بانکی
- هزینههای درمانی و پزشکی
- مالیاتهای معوق یا بدهیهای دولتی
- حقوق کارکنان یا بدهیهای تجاری
ب) ارزیابی بدهیها
پس از شناسایی بدهیها، باید هر یک از آنها ارزیابی شود تا مشخص گردد که مبلغ دقیق بدهیها چقدر است و چه میزان از داراییهای متوفی برای تسویه این بدهیها نیاز است. در برخی موارد، برای ارزیابی دقیق بدهیها ممکن است نیاز به مشاوره حقوقی یا کمک از کارشناسان مربوطه باشد.
3. روشهای پرداخت بدهیها از داراییهای متوفی
الف) پرداخت از طریق فروش اموال غیرمنقول
در صورتی که متوفی اموال غیرمنقول مانند املاک یا اراضی داشته باشد، ممکن است برای تسویه بدهیها نیاز به فروش بخشی از این اموال باشد. در این صورت، وراث باید تصمیم بگیرند که آیا این اموال باید بهطور کامل یا جزئی به فروش برسند. معمولاً در چنین شرایطی، فروش اموال غیرمنقول نیاز به توافق میان وراث دارد.
ب) پرداخت از طریق حسابهای بانکی و داراییهای نقدی
اگر متوفی دارای حسابهای بانکی و داراییهای نقدی باشد، بدهیها میتوانند از این منابع پرداخت شوند. وراث باید ابتدا موجودی حسابهای بانکی متوفی را بررسی کنند و سپس بدهیها را از این منابع تسویه کنند. این کار ممکن است بهصورت مستقیم از حسابهای متوفی یا از طریق فروش اموال نقدی انجام شود.
ج) پرداخت بدهیها از داراییهای دیگر متوفی
اگر متوفی دارای داراییهای دیگری مانند خودرو، سهام، یا سایر اموال ارزشمند باشد، این اموال نیز برای پرداخت بدهیها میتوانند مورد استفاده قرار گیرند. در چنین مواردی، وراث باید اموال غیرنقدی را برای تسویه بدهیها ارزیابی و تصمیمگیری کنند.
4. مشکلات قانونی در تقسیم ارث در صورتی که متوفی بدهکار باشد
الف) تضاد منافع بین وراث و طلبکاران
در صورتی که بدهیهای متوفی زیاد باشد و اموال او برای تسویه تمامی بدهیها کافی نباشد، تضاد منافع میان وراث و طلبکاران ممکن است بهوجود آید. وراث ممکن است بخواهند که سهم بیشتری از داراییها دریافت کنند، در حالی که طلبکاران در تلاشند تا بدهیها را بهطور کامل وصول کنند. این تضاد منافع ممکن است منجر به اختلافات حقوقی و قضائی گردد.
ب) مشکلات در شناسایی و ارزیابی بدهیها
گاهی اوقات شناسایی بدهیها و ارزیابی دقیق آنها میتواند با مشکلاتی همراه باشد. اگر بدهیها بهطور دقیق شناسایی نشوند، ممکن است برخی طلبکاران از دریافت دیون خود باز بمانند یا وراث نتوانند سهم خود را بهطور عادلانه دریافت کنند. برای جلوگیری از این مشکلات، شناسایی تمامی بدهیها و ارزیابی دقیق آنها باید با دقت انجام شود.
ج) پرداخت بدهیها قبل از تقسیم ارث
پرداخت بدهیها قبل از تقسیم ارث میتواند مشکلاتی ایجاد کند، بهویژه اگر وراث نتوانند بهدرستی تصمیمگیری کنند که کدام بدهیها اولویت دارند و کدام داراییها باید برای پرداخت بدهیها اختصاص یابد. این موضوع میتواند منجر به اختلافات میان وراث و تأخیر در فرآیند تقسیم ارث شود.
5. تفاوتهای قانونی در تقسیم ارث در صورت بدهی متوفی
در صورتی که متوفی بدهیهای زیادی داشته باشد، طبق قانون مدنی ایران، وراث نمیتوانند از اموال خود برای تسویه بدهیهای متوفی استفاده کنند. بهعبارت دیگر، اگر پس از پرداخت بدهیها هیچگونه دارایی باقی نماند، وراث هیچ سهمی از ارث نخواهند داشت. این مسئله میتواند شرایط دشواری برای وراث ایجاد کند و در بسیاری از موارد، ممکن است منجر به اختلافات قانونی و خانوادگی شود.
6. نتیجهگیری
در شرایطی که متوفی بدهکار باشد، فرآیند تقسیم ارث باید ابتدا با پرداخت بدهیها از داراییهای متوفی آغاز شود. این بدهیها باید بهطور دقیق شناسایی و ارزیابی شوند و سپس از اموال متوفی تسویه شوند. وراث باید توجه کنند که پرداخت بدهیها اولویت دارد و تنها پس از تسویه بدهیها، داراییهای باقیمانده میان آنها تقسیم میشود. در این شرایط، ممکن است مشکلات قانونی و اختلافات حقوقی بهوجود آید که برای حل آنها نیاز به مشاوره حقوقی و حتی مراجعه به مراجع قضائی است.